به گزارش شهرآرانیوز برای خیلی از ما پیش آمده که خواسته ایم یک دستگاه یا وسیله معیوب را تعمیر کنیم. دستگاهی که کامل خراب نبوده و هنوز کار میکرده؛ دستگاهی مثل تلفن، آبمیوه گیری، اتو یا هر چیزی شبیه اینها که در خانه داریم. اما درست در لحظهای که آمده ایم دست به آچار شویم، یکی از اعضای خانواده هشدار داده که: «خراب ترش نکن، بذار کارش رو بکنه!»
گاهی اوقات ما به این هشدارها توجه میکنیم و گاهی نه! بعد هم میبینیم که دستگاه خرابتر میشود یا از کار میافتد. رابطه میان فعالان بورس با دولت چیزی در همین مایه هاست. آنها معتقدند بازار سرمایه در ایران دچار مشکلات زیادی است و عیوبی دارد، اما دخالت دولت شرایط را بهبود نمیدهد و اغلب کار را خرابتر میکند.
شما همین سال ۱۴۰۲ که داریم روزهای آخرش را سپری میکنیم، ببینید. شاخص بورس تا اردیبهشت ماه صعودی بود و عقب ماندگی بازار سرمایه نسبت به بازارهای رقیب جبران شده بود. اما به ناگاه بازار سقوط کرد و چند ماه بعد معلوم شد که باعث و بانی آن مصوبه دولت در ۲۷ اردیبهشت بوده است. مصوبهای که موضوع آن افزایش نرخ خوراک پتروشیمی بود. این مصوبه و نشر پنهانی آن باعث ریزش بازار شد و بعد از علنی شدن ماجرا، دولت مصوبه را تعدیل کرد، اما دیگر کار از کار گذشته بود.
آخرین بلایی که بر سر بورس نازل شد نیز مجوز بانک مرکزی برای صدور اوراق گواهی سپرده با سود سالانه ۳۰ درصد بود که به نظر بسیاری از کارشناسان نه تنها به بازار سرمایه، بلکه به فعالیت کارگاههای تولیدی نیز ضربه زد. بماند که در همین مدت چالش درباره نرخ تسعیر ارز، افزایش حقوق مالکانه دولت از معادن، نرخ فولاد، قطع گاز صنایع و... نیز هر کدام در برههای از زمان برای بازار سرمایه چالش آفرین شدند.
نخستین درس در مکتب تحلیلگران بازارهای مالی این است که اگر میخواهی روند آینده بازار را پیش بینی کنی، ببین که چه روندی را طی کرده است. بر همین اساس ابتدا باید ببینیم در یک سال اخیر چه اتفاقی افتاده است تا بتوانیم پیش بینی کنیم در سال پیش رو چه چیزی در انتظار ماست.
شاخص کل بازار سرمایه ظرف یک سال اخیر از یک میلیون و ۸۱۶ هزار واحد به ۲ میلیون و ۱۶۰ هزار واحد رسیده و این یعنی در این مدت شاخص بورس کمتر از ۱۹ درصد رشد کرده است. در همین مدت سهام برخی شرکتها بیشتر و برخی شرکتها حتی کمتر از این مقدار رشد کرده اند. این در حالی است که ظرف یک سال اخیر طبق گزارش مرکز آمار ایران نرخ تورم در کشور ۴۲.۵ درصد بوده است.
در اقتصاد ایران همواره همبستگی شدیدی میان شاخص بورس و نرخ تورم وجود داشته است.
اما سیاستهای انقباضی دولت در سطح کلان و همین طور بخش نامهها و مصوبات خلق الساعه، باعث شد که امسال بازار سرمایه در عمل از سایر بازارها جا بماند و رشد بورس انتظارات سهام داران را برآورده نکند. البته سیاست انقباضی دولت باعث مهار نرخ دلار در همین مدت نیز شده است.
از این رو انتظارات تورمی برای سال آینده از همین حالا به وجود آمده است. اختلاف نرخ دلار نیمایی با نرخ بازار آزاد به ۱۸ هزار تومان رسیده است و اصلاح نرخ تسعیر ارز نیز میتواند باعث رشد سهام شرکتهایی شود که درآمد صادراتی و ارزی دارند. تمامی جوانب به نفع بازار سرمایه است.
جاماندگی از نرخ تورم، احتمال اصلاح نرخ تسعیر ارز و افزایش احتمالی نرخ دلار از جمله دلایلی است که میتواند باعث سبزپوش شدن بازار سرمایه در فصل بهار شود. اما اینکه در ادامه چه اتفاقی رخ میدهد و بازار تا پایان سال ۱۴۰۳ به کدام سو میرود را نمیتوان به راحتی پیش بینی کرد. چراکه عوامل تأثیرگذار بر بازار از جمله سیاست خارجه و همین طور تصمیمات دولت قابل پیش بینی نیست.